۱.۰۳.۱۳۸۹

چه خوب شدکه شورای نگهبان، منافقها را تایید صلاحیت کرد

در جمعی این جمله را گفتم:
"چه خوب شد که شورای نگهبان، منافق ها را تایید صلاحیت کرد!"
دوستی گفت:
"شما تندروها! چقدر زود به اشخاص انگ نفاق میزنید! چطور میخواهید جواب دهید؟!"
به او گفتم:
من سوالی از شما دارم؟
گفت:
بفرمایید.
گفتم:
مگر او قبل از انتخابات نگفت که "من آمده ام تا بگویم گریز از قانون به استبداد می انجامد"؟!
مگر او رقیبش را متهم به بی قانونی نمیکرد؟!
مگر او بعد از این شعارها نیامد در انتخابات رسما ثبت نام کرد و زیر برگه قبول داشتن قانون اساسی و رهبری و شورای نگهبان را امضا نکرد؟!
مگر توسط همین شورای نگهبان تایید صلاحیت نشد؟!
گفت:
بله، همینطوره!
گفتم:
پس بعد انتخابات چه شد؟!
مگر برای پذیرش قانون موجود امضا نداده بود؟!
ناسلامتی طرف یک زمانی نخست وزیر مملکت بوده! و رییس شورای نگهبان هم همانی بوده که هست.
چرا گفت نظر شورای نگهبان را قبول ندارد؟!
نمیدانست که اگر شورای نگهبان را قبول نداشته باشد، صلاحیت خودش هم در انتخابات زیر سوال میرود؟!
آیا قانون گرایی قبل انتخابات و قانون گریزی بعد انتخابات نشانه نفاق و استبداد وی نیست؟!
(در اینجا آن دوست عزیز فقط گوش میداد!)
گفتم چطور میخواهی جواب دهی من نمیدانم!
گفتم آیا وقت آن نرسیده که بجای اینکه به من بگویی
شما تندرو! هستی
ما به شما بگوییم
برادر کندرو هستی.
این خط، این نشان
تو نمی بینی من چه کنم؟!
همین ها دلیل عدم نخبگی خود تو هم هست ...


***

بگذریم؛
عجب درایتی داشت سرسلسله انقلاب
که علیرغم فشار افکار عمومی برای دستگیری این منافقین،
حاضر نشد اینها را دستگیر کند تا
خودشان به دست خودشان کوس رسوایی خودشان را جار بزنند و
برای همه مشخص شود که
پشت این شعارهای قشنگ، چه نفاقی خوابیده است.
اینها با دست خودشان کف روی آب شدند.
خدا پشت و پناهش باشد که
حافظ رای مردم بود و رای اکثریت را به اقلیت خودخواه و پرمدعا نفروخت.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر